دیروز زن عموم و پسر عموم خونه ما بودن.پسرعموم 7سالشه.دوستش داریم زیاد.هم چون پسر باهوش و زرنگیه.هم چون اون مارو خیلی دوست داره وهم بدلیل اینکه بابام عموی بزرگشه و از وقت فوت پدرش بابام علاوه بر عمو بودن حالت پدر براش داره...

خلاصه دیروز خونه مون بود و داشت تو اتاق من با گاوم بازی میکرد(یه عروسک گاو دارم که5سال پیش دوستام بهم هدیه تولد دادن باتری که داشت میخوند و میرقصید.اسم گاوم هم -قلی-هست خیلی خیلی هم دوستش دارم خیلی هم بانمکه).منم اذیتش نکردم که گاومو ازش بگیرم گفتم بذار بازی کنه....

هیچی دیگه دیشب قبل از رفتن به افطاری میخواستم لباس بپوشم گاومو زیر باکس لباسام پیدا کردم گردنش شکسته بود و اسکلتش از2-3جا شکسته بود...اشکم دراومد...اعصابم بهم ریخت...یعنی من انقد داغون شدم که نگو....باید بگیرم چسب کاریش کنم و دیگه نذارم بچه ها بهش دست بزنن تازه چسب کاریشم بکنم فکر نمیکنم دیگه بخونه و برقصه....طفلک قلی خوشگل من داغون شده....

نظرات شما عزیزان:

باران

ساعت22:45---23 تير 1393

[وب سایت]

بیا !!!!!بعد که دست بچه های فامیل وسایلامونو نمیدیم مامانا میگن آخه چرا انقدر خسیسی؟؟؟
حلا اشکال نداره کاریه که شده...
پاسخ:آره کاریه که شده...ولی دیگه تصمیم گرفتم وسایلمو به بچه کوچولوها ندم....

فربد

ساعت14:56---22 تير 1393

[وب سایت]

سلام تارا خانم .. وب زیبایی دارید.

پاسخ:سلام آقا فربد.....متشکرم.

Negin

ساعت14:15---22 تير 1393

[وب سایت]

پاسخ:منم ناراحتم.امروز بازش کردیم -من و بابام- بدبخت تیکه تیکه شده...

شهرزاد

ساعت8:22---22 تير 1393

خخخخخخخخ!!
بابا بی خیال!!!من پارسال همه ی عروسکام رو ریختم تو گونی ،دادیم به مهد کودک!!!(کلا خانواده ما کتاب رو ترجیح میدن!!!)
البته دو تا عروسک دارم!!یکی یه ننه قمره که خاله ام بهم داده و دلم نمیاد بندازمش کنار،یکی دیگه ه یه عروسک خرگوشیه که تو کلاس حرفه و فن درست کرده بودم
!!!
پاسخ:خوب منم کتاب رو ترجیح میدم ولی این عروسکم رو دوستام بهم هدیه داده بودن....(یه جورایی نقش بچه ام رو داشت و داره!!!!)عاشقشم....

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: